گفتمان ارتباطات

و پدر ارتباط برقرار کرد، گندم خورد

گفتمان ارتباطات

و پدر ارتباط برقرار کرد، گندم خورد

به نام خداوندی که قلم و آنچه می‌نگارد را حرمت بخشید

در این فضا سعی بر آن دارم در حوزه ارتباطات و شاخه‌های مرتبط آن
و گاهی
نوشته های شخصی مطالبی را بنویسم و منابعی را ارائه دهم.

* استفاده از مطالب با نام افراد دیگر پسندیده نیست!

پیوندهای روزانه

۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

از 598 تا 2231

سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۲ ق.ظ

امروز دوشنبه 29 تیرماه 1394 قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل با 15 رای موافق و بدون رای مخالف تصویب شد. این خبر همزمانی جالبی دارد با روز دوشنبه 29 تیر ماه 1366 از تصویب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن جنگی که عراق با ایران شروع کرد.

این که این قطعنامه خوب است یا بد، زشت است یا زیبا، سودمند است یا زیانبار در تخصص صاحبان اندیشه این حوزه است که تحلیل و تفسیر و نقد کنند.

تفاوت بزرگ در این 28 سال رفتار مردم است. رفتاری که در سخن و گفتار و نوشتار نشان از یک واقعیت دارد؛ «هبوط اخلاق»

نشانهای این صفت در نوشتار و سخنرانی ها و گفتار و حتی کامنت های مخاطبان قابل مشاهده است. افرادی که تنها نام روزنامه نگار را یدک می کشند و جز فحاشی در نوشته های خود توانایی نگارش واژه های دیگری ندارند و سخنرانانی که دوست داشتند این کار در تاریخ به نام آن ثبت می شد که نشد و چون نشد؛ بهتر که چند تا بد و بیراه بگویند و خود را به دین و مذهب و شخصیت های سیاسی و مذهبی گره بزنند؛ تا کامنت گذاران در صحنه ای که در خبر مربوط به گوشت و لبنیات و روغن پالم گرفته تا اظهار نظر کارشناسی آلودگی هوا و سیل و خودکشی کارگر تبریزی و بحران اقتصادی یونان و مسائل استراتژیک و مذهبی و فرهنگی و ... دارای نظرات کارشناسی هستند و در نوشتار خود گویا قسم خورده اند که به گروه مخالف دیدگاه خود چند ناسزا بگویند.

خدا رو سپاس که در این سرزمین تنها با تیراژ 200 نسخه ای کتاب افراد در تمامی حوزه ها صاحب اندیشه و نظرند! اما چگونه؟ هنوز نمی دانم.



سرمقاله فارسی «گاردین»

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۰ ق.ظ

امروز برای اهل پژوهشگران رسانه روزی مهمی بود برای تحلیل گفتمان توافق ایران و کشورهای مذاکره کننده موسوم به P5+1 که در ایران به 1+5 مشهور است یا همان EU/E3+3

امروز رونامه گاردین در اقدامی به انتشار سرمقاله خود به زبان فارسی پرداخت که در حوزه ارتباطات و رسانه نیز اهمیت ویژه ای دارد.

تیتر سرمقاله گاردین : توافق هسته‌ای ایران؛ پیروزی دیپلماسی

لینک به صفحه سرمقاله گاردین


عمد پروردگار تا سال 1400

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۴۱ ق.ظ

سوم اردیبهشت 1393 خبری انتشار پیدا کرد که حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان (متولد 1344 تهران) در جریان سلسله سخنرانی‌های خود در دانشگاه امام صادق (ع) با سوالات اعتراضی برخی از دانشجویان این دانشگاه مواجه شد.

به گزارش ایسنا به نقل از سایت پارسینه، برخی دانشجویان از پناهیان درباره اتومبیل گران‌قیمت و دلیل استفاده او از این اتومبیل شیک و گران سوال کردند که وی در جواب گفته بود: بچه حزب‌اللهی باید پولدار باشد. اگر پول ندارید، عرضه ندارید! باید عرضه داشته باشید!

پس از آن یادداشتی نوشتم با عنوان «ما بی‌عرضه‌ایم» (لینک) که در آن پرسش‌های از ایشان کردم. چند روز پیش ویدئویی (لینک) با تیتر: فیلم/پناهیان: خدا عمدا به شما پول نمی‌دهد. در سایت مشرق منتشر شد.

آنچه کارشناسان علم اقتصاد می‌گویند این است که پول نداشتن نشانه نداشتن فعالیت، تولید و کار است و عامل‌های بسیاری در بیکاری و فاصله گرفتن کشور از تولید نقش دارد که بحث این نوشته نیست. اما آیا می‌توان بیکاری و علت‌های آن، تحریم‌ها و پیامدهایش، رانت‌خواری‌ها و سوء استفاده‌ها و نابودی اموال بیت‌المال، فساد مالی و اداری و اختلاس، چندین هزار میلیارد بدهی تنها در صنعت برق که میراث دولت قبل بود و صدها عنوان دیگر که اقتصاد و تولید این مملکت را نابود کرد که نتیجه آن بیکاری بالای 40 درصدی زنان جوان و سونامی 5 میلیون بیکار تحصیلکرده را تا چند سال آینده به این جامعه تحمیل خواهد کرد را عمد پرودگار بدانیم.

به گزارش بانک مرکزی در سال ۱۳۹۰، ۸۰۰٬۰۰۰ فرصت شغلی از دست رفته که معادل ۱۸ میلیارد دلار تولید بوده‌است. در سال ۱۳۹۳ درصد خانواده‌های بدون فرد شاغل به ۲۴٪ رسید که از این میان ۵۷ درصد یک نفر شاغل، ۱۵٫۵٪ دو نفر شاغل و ۳٫۵ دارای سه نفر شاغل و بیشتر بوده‌اند.

جدول رشد اقتصادی ایران از نگاه مرکز آمار در زیر آمده است. نرخ بیکاری در سال 1400 به 18.3 خواهد رسید که برابر با 5.7 میلیون نفر است. هر چند جای بحث است که تعریف شاغل در این آمار با تعریف آکادمیک و علمی فاصله دارد!


بیکاری برابر با بی‌پولی است و بیکاری و بی‌پولی سرآغاز ایجاد بحران‌های اجتماعی.

جناب آقای پناهیان! چطور تا اردیبهشت می‌گفتید: اگر پول ندارید، عرضه ندارید. اما امروز بی‌پولی جوانان شد قصد و عمد پروردگار؟ و همین عمد هم روند افزایشی دارد تا سال 1400؟ آیا پروردگار به شما عمدا پول داده و به سایرین عمدا نداده؟

خداوند برای خرد، علم، تولید، فعالیت، تلاش چه جایگاهی مشخص فرموده است؟ و برای اختلاس‌های میلیاردی و سوء مدیریت که اقتصاد را نابود کند و زندگی‌های بسیاری با مشکل روبرو شود چه فرموده است؟ احادیث در مورد فقر چه می‌گوید؟

حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در سخنرانی خود در مراسم 14 خرداد گفته بودند: « در نگاه امام راحل فقر محترم نیست، فقرا محترم هستند».

پسندیده آن است که عملکرد چند سال گذشته را که جامعه را به سمت فقر کشانید به حساب خداوند نگذاریم. یا باید بپذیریم که قوه قضائیه در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون و شریعت عمل می‌کند یا خیر. اگر نمی‌پذیریم که بحثش جداست و زمانی که پذیرفتیم باید قبول کنیم که احکام صادره هم به خصوص برای پرونده‌های سنگین که بسیار حساس است نیز دقیق، قانونی و شرعی است. زمانی که معاون اول رئیس جمهورس سابق محکوم به حبس و جزای نقدی به جرم اختلاس می‌شود و چندین تن از مدیران میانی 8 سال گذشته توسط وزارت اطلاعات با جرم‌های مالی دستگیر می‌شوند و هر روزه شاهد اعلام فساد و اختلاس و نابودی سرمایه‌های این سرزمین را می‌شنویم. سوء مدیریتی‌هایی که اقتصاد و تولید را به سرطان مبتلا کرد که نتیجه آن بیکاری و وابستگی به نفت را برای مردمان شریف این سرزمین به همراه دارد و در نهایت کمبودهای اقتصادی و بی‌پولی؛ چرا این مشکلات را ناشی از عمد خداوند بدانیم؟

از عبدالله بن زبیر تا حماس!

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۰ ب.ظ

پس از کوشش عربستان سعودی برای پشتیبانی از گروه «حماس» به شرط کناره‌گیری از ایران، گویا بهبود روابط جمهوری اسلامی ایران با حماس با سفر جمعی هیاتی به سرپرستی «محمد نصر» هموند دفتر سیاسی این گروه؛ گرایش به سمت لقمه چرب‌تر  را در دستور کار «حماس» قرار داده است. روابط سیاسی که پس از آشفتگی‌های سوریه ناسازگاری بین ایران و «حماس» را رقم زد و نزدیک به دو سال است که جمهوری اسلامی ایران اعتماد و استواری خود را به این گروه از دست داده است.

حماس ادعا می‌کند روابط خود را با ایران نگهداری کرده و در مدت دو سال گذشته قطع نشده است و پیشنهادهای عربستان سعودی را برای قطع روابط با ایران رد کرده است و حتی «ابو عبیده» سخنگوی «کتائب القسام» (شاخه نظامی حماس) هم در سخنرانی خود در آیین رژه سالگرد تاسیس حماس از جمهوری اسلامی ایران و نقشی که در حمایت‌های مالی و نظامی داشته تشکر ویژه‌ای کرد. بنابر سخنان و رفتارهای مقامات حماس، رسانه‌های عربی پیش‌بینی کردند که در آینده‌ای نه چندان دور تغییر دیدگاههایی از حماس ابراز خواهد شد.

ولی «رأفت مره» سرپرست رسانه‌ای حماس در گفتگو با تارنمای «العربی الجدید» سفر هیاتی از سوی حماس به تهران را پیش‌زمینه دگرگونی سیاست‌های این گروه ندانست و گفت که حماس خطایی مرتکب نشده تا از آن عقب‌نشینی کند و یا موضعی نداشته که بخواهد پوزش بخواهد.

از نخستین رفتارهای «حماس» در برابر سوریه و حمایت‌هایش از «داعش» که بگذریم، در تاریخ دوم نوامبر بود که این گروه دهشت‌افکن در غزه ابراز موجودیت کرد و کانون فرهنگی فرانسه و خانه‌های تعدادی از فعالان حماس را هدف یورش خود قرار داد. اما «حماس» با این دلیل که نقش «داعش» در این حوادث اثبات نشده این رخداد را محکوم نکرد.

مقامات «حماس» بر این باور هستند که نمی‌توان از واژه «تروریست» برای گروه «داعش» بکارگیری کرد و این گروه سیاسی موضعی در قبال گروههای غیر فلسطینی اتخاذ نخواهد کرد. یکی از فرماندهان امنیتی حماس در پاسخ به رسانه «الغول» گفته است: « ما هیچ مشکلی با ایدئولوژی آنها (سلفی‌ها) نداریم. ولی اگر آنها خواستند جلیقه‌های انفجاری بپوشند و دولت حماس و افراد آن را کافر بخوانند آن گاه جلوی آنها خواهیم ایستاد».

وی درباره گروه‌های سلفی عقیده دارد: «ما همه اسلام‌گرا هستیم و از نظر ایدئولوژیک برای ما سخت است که آنها را به عنوان گروهی تروریست محکوم کنیم. ما نیز به روش مشابهی از سوی کشورهای عربی و غربی در معرض اتهام قرار گرفته‌ایم».

حمایت «حماس» از گروه تروریستی «داعش» و بازگشت به دامن جمهوری اسلامی ایران برای حمایت‌های مالی و نظامی و شاید! تهدید ایران به پناه بردن این گروه سیاسی به دامن نفت‌آلود عربستان سعودی نیازمند راهکاری درست است.

در سریال تلویزیونی «مختار»، «رضا کیانیان» که در نقش «عبدالله بن زبیر» بود در گفتگویی با «فربیرز عرب‌نیا» در نقش «مختار» گفتگویی دارند درباره «یزید» که بسیار جالب و شاید برای برخی پندآموز باشد.


مختار: چه فرقی است بین آل زبیر و آل امویه وقتی بناست بر یک شیوه حکومت کنند ؟ با این اوصاف شما و یزید یک جور فکر می کنید ،برای چه با او مخالف هستید؟
عبدالله زبیر: من ،من با یزید بر سر شریعت مشکل دارم مسلمان، به سیاست او که معترض نیستم ،به دیانت او معترضم ،مختار تو تشنه به خون یزیدی ،من هم هستم ،تو خون خواه حسینی ،من هم خون خواه اویم ،بیعت کن قال قضیه را بکن
مختار: به یک شرط
عبدالله زبیر:شرط؟ چه شرطی؟!!
مختار: عراق عرب
عبدالله زبیر: پس درد مختار هم داغ حسین نیست ،خون خواهی حسین بهانه ای برای رسیدن به حکومت عراق

آقای روحانی! تضمین می‌کنید؟

جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ق.ظ

«پرسش مهر» ایده (آرمان) و ایجاد یک رابطه تعاملی میان رییس جمهوری با دانش آموزان بود که از آغاز دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی آغاز شد و تا اکنون نیز ادامه داشته است. تحلیل گفتمان پرسش‌های طرح شده توسط رییس‌های جمهور اطلاعات درخور توجه‌ای را نشان می‌دهد که بیانگر سیستم‌های اندیشه پرسشگران است. اما اشاره ما در اینجا بررسی و تحلیل پرسش‌ها و گفتارهای گفته نیست ولی پرسشی است بر پرسش مهر؛ یا بهتر بگویم پرسشی است بر نکته اساسی طرح شده در پرسش مهر.

آقای روحانی رییس جمهوری در مهر ماه امسال در پرسش خود مشکل جدی کم آبی را گفته ولی پیش از آن واژگانی ریشه‌ای از وظیفه آموزش و پرورش و مدرسه سخن گفتند و جان سخن ایشان آن بود که: « مدرسه باید دانش‌آموزانی متفکر، پرسشگر، نقاد و اخلاقی تربیت کند. مدرسه مطلوب باید فرهنگ خلاقیت، عقلانیت، گفت‌وگو و مدارا را بیاموزد.»

که همانا در یک خانواده، مدرسه، دانشگاه و جامعه نیز بایستی آموزش، پرورش و تربیت بر همین بنیاد باشد. ولی همزمان با این تربیت ایجاد زیرساخت‌های مرتبط با آن نیز همسو با آن رشد و تعالی داشته باشد که اگر غیر از این بود و دانش آموز تربیت شده در جامعه‌ای پا فرا نهاد که تضادهای تربیتی خود را با واقعیت‌های جامعه همسو و یکسان نیافت؛ بر اساس این پارادوکس شخصیتی دوگانه یافته و آن را به نسل پس از خود نیز انتقال خواهد داد.

آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر این دانش آموزی که در مدرسه متفکر پرورش یافت و زمانی که جامعه در انتظار دریافت سرمایه‌گذاری این تفکر است با مدیران و مسئولین غیر متفکر که بر اساس رانت و رابطه در جایگاهی به ناحق نشسته‌اند و آنگاه بر گرده این اندیشمند سوار شوند همین افراد ترک میهن نکنند؟

آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر دانش آموزی پرسشگر تربیت شد و خدایی ناخواسته! دست تقدیر او را روزنامه‌نگار کرد به دلیل پرسشگری رسانه‌اش توقیف نشود و بیکار و یا اگر «میزان الحراره» پرسشگری‌اش کمی بالا رفت زندان جایگاهش نباشد؟

آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر این دانش آموزی که نقاد تربیت شد و خدای ناکرده شد عکاس مطبوعاتی و به چند عکس تهیه شده توسط مدیر فلان اداره انتقاد کرد به دلیل انتقاد ناپذیری مدیر و شکایت او به شلاق محکوم نشود؟

پرسش‌های دیگری هم هست که بماند.

در نهایت خرسندم که پرسش‌های شما بسیار خردمندانه‌تر از پرسش‌هایی فضایی 8 سال گذشته است.

عرق شرم بر پیشانی سنگ‌پای قزوین!

پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

وقتی مرجع تقلیدی به افرادی بگوید: دروغگو و فریبکار، سنگ پای قزوین هم شرم می‌کند که باز دروغ بگوید.


آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید گفت: متاسفانه دولت سابق با ارائه آمار غیرواقعی و دروغین، خودشان و ملت را فریب می دادند و باعث دردسر مردم می شدند. (لینک)

الهام: در دولت احمدی نژاد مشکلات مردم حل شد (لینک)


پیامبر صلى الله علیه و آله:
آیَةُ المُنافِقِ ثَلاثٌ: اِذا حَدَثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذا اؤتُمِنَ خانَ؛ نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .


ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ و َالمَکرُ و َالنَّکثُ؛
سه خصلت است که در هر کس باشد (آثارش) به خود او بر مى گردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلّف از وعده.


امام على علیه السلام:

لا تَستَشِرِ الکَذّابَ فَإِنَّهُ کَالسَّرابِ یُقَرِّبُ عَلَیکَ البَعیدَ وَ یُبَعِّهُ عَلَیکَ القَریبَ؛
با دروغگو مشورت نکن، چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزدیک نشان مى دهد و نزدیک را دور.


إیّاکَ و َالخَدیعَةَ فَإِنَّ الخَدیعَةَ مِن خُلُقِ اللَّئِیم‏

از فریب دادن بپرهیز. زیرا فریب، خوى فرومایگان است.

الف: اگر شرایطی فراهم می‌شد بسیار دوست داشته و دارم که دو کتاب بنویسم. توضیحات کتاب رو نکته‌دانان با مشاهده عنوان کتاب درخواهند یافت:

1- از محمود افغان تا محمود احمدی نژاد (تاریخ 300 سال خدمت و خیانت به ایران)

2- بازجوی عاشق (زندگی‌نامه اسفندیار رحیم مشایی)


ب: منوچهر متکی وزیر سابق محمود احمدی نژاد گفته: مشکل بزرگ احمدی‌نژاد این بود که نمی‌دانست نمی‌داند! (لینک)

یعنی همان که:

آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند


ج: جریان 3002 دانشجویی که بدون شرایط در هشت سال گذشته وارد مقطع دکترا شدند را خوانده و شنیده‌ایم. معاون وزیر علوم طی مصاحبه‌ای آماری از این دانشجویان داده است:
یک هزار و ۸۸۴ تن از بورس خارج به داخل تبدیل وضعیت شدند و در دانشگاه‌ها با گرفتن پذیرش، مشغول به تحصیل هستند.
برای هر یک از دانشجویان بورسیه خارج بین ۶۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه می‌کند.
معدل کار‌شناسی ۲۲۸ تن کمتر از ۱۴ بوده
معدل ۳۰۵ تن در دوره کار‌شناسی ارشد، کمتر از ۱۶ بوده
در پرونده ۲۳۵ نفر هیچ عددی به عنوان معدل درج نشده است
از این تعداد ۳۲۵ تن ‌شرط سنی نداشته‌‌اند
در پرونده ۱۸۳ تن هیچ سند محضری برای خدمت پس از فارغ‌التحصیلی وجود ندارد
نام برخی از آقازاده‌ها و منسوبین نیز در میان ‌این‌ دانشجویان وجود دارد

راستی حروم خوری خوشمزه است؟
نظامی در هفت پیکر در خصوص حرام خوری شعر زیبایی دارد!

بدون هیچ توضیح؛ پرویز کاظمی وزیر احمدی نژاد:


مسبب تحریم‌ها ایشان است.

احمدی‌نژاد یک واکسینه است که دیگر این میکروب وارد بدنمان نشود.

آقای احمدی‌نژاد اصلا علم، فهم و سواد مدیریت ندارد.

این آدم انسجام فکری ندارد.

مشایی اصلا عرضه ندارد.

آمریکا خیلی از دست احمدی‌نژاد راضی است. اسرائیل هم.


احمدی‌نژاد به وزرا می‌گفت در جلسات مجمع تشخیص حاضر نشوند.

آقای احمدی‌نژاد اصلا سیستماتیک نیست.

ایشان اصلا گوش شنوا نداشت.

یک موضوع دیگر این بود که احمدی‌نژاد دروغ می‌گفت.مثلا با من ظهر جلسه داشت و صحبت می‌کرد و شب در جای دیگری می‌گفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف می‌زد و توضیح می‌داد که حتی من هم قانع می‌شدم و با خود می‌گفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم.

ما برای احمدی‌نژاد اعتبار داشتیم. در واقع ما را طعمه کرد. 

هر سال متفاوت‌تر شد. همین طوری سیر سقوط را طی کرد و دچار هوای نفس شد.

اتفاقا باج هم می‌داد.(به اصولگرایان)

نمی‌دانست در جایگاه یک رئیس‌جمهور چگونه باید رفتار کند. تعاملات مدیریت را نمی‌دانست.

آقای کاظمی! با مجموع کارهایی که آقای احمدی‌نژاد کرد، فکر می‌کنید چرا نظام با ایشان مصالحه می‌کرد؟ به نظرم اشتباه کرد.

گفتم آقای لاریجانی به مقدسات، به هر کسی که دوست دارید به بزرگان نظام بگویید نگذارند این آقا رئیس‌جمهور شود. گفتم اگر این رئیس‌جمهور شود دیگر کشور نداریم. آمریکا باید 5 میلیارد دلار خرج می‌کرد تا کشور ما را به اینجا برساند.

(مشایی)تعطیل است. روزی که برای ثبت‌ نام رفته بود دیدید چگونه بود؟ منگ و گیج.

شناختی که من از احمدی‌نژاد دارم این است که 100 تا مشایی را درس می‌دهد و شناختی که از مشایی دارم این است که یک آدم معمولی است.

مدیریت آقای احمدی‌نژاد دیداری و شو بود.

پوپولیستی یعنی همین.

او می‌خواست خودش را مطرح کند و برایش مهم نبود که در این بین دیگران تخریب شوند.

در زمان احمدی‌نژاد کیلویی کار کردن خیلی مهم بود.

باور من این است که احمدی‌نژاد فقط خودش را می‌دید. براش انقلاب و امثالهم مهم نبود.

یک اینکه آقای احمدی‌نژاد دروغ می‌گوید و دو اینکه حریم نگه نمی‌دارد.

نسبت به مقام معظم رهبری که نکته‌ای نداشت؟ رفتارهایش پیروی را نشان نمی‌داد.

نسبت به تذکر مراجع بی‌توجه بود.

او یک هنجارشکن بود.

از نیمه دوم 89 خط و ربط احمدی‌نژاد خیلی بد شد. رفتارها، کردارها، تمسخرها، تحقیرها. در مجلس بگویی ممه را لولو برد؟ هر چی از دهانش می‌آمد، هر جا می‌شد می‌گفت.

آقای احمدی‌نژاد مدیریت زمان نمی‌شناخت.



متن کامل مصاحبه با پرویز کاظمی در ایسنا