بوستان ولایت را دریابیم
بوستان ولایت را دریابیم.
لینک گزارش تصویری در خبرگزاری مهر
لینک گزارش با عکسهای بیشتر در مجله پژواک
لینک گزارش در خبرگزاری فارس
«پرسش مهر» ایده (آرمان) و ایجاد یک رابطه تعاملی میان رییس جمهوری با دانش
آموزان بود که از آغاز دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی آغاز شد و تا
اکنون نیز ادامه داشته است. تحلیل گفتمان پرسشهای طرح شده توسط رییسهای
جمهور اطلاعات درخور توجهای را نشان میدهد که بیانگر سیستمهای اندیشه
پرسشگران است. اما اشاره ما در اینجا بررسی و تحلیل پرسشها و گفتارهای گفته نیست ولی پرسشی است بر پرسش مهر؛ یا بهتر بگویم پرسشی است بر نکته
اساسی طرح شده در پرسش مهر.
آقای روحانی رییس جمهوری در مهر ماه امسال در پرسش خود مشکل جدی کم آبی را گفته ولی پیش از آن واژگانی ریشهای از وظیفه آموزش و پرورش و مدرسه سخن گفتند و جان سخن ایشان آن بود که: « مدرسه باید دانشآموزانی متفکر، پرسشگر، نقاد و اخلاقی تربیت کند. مدرسه مطلوب باید فرهنگ خلاقیت، عقلانیت، گفتوگو و مدارا را بیاموزد.»
که همانا در یک خانواده، مدرسه، دانشگاه و جامعه نیز بایستی آموزش، پرورش و تربیت بر همین بنیاد باشد. ولی همزمان با این تربیت ایجاد زیرساختهای مرتبط با آن نیز همسو با آن رشد و تعالی داشته باشد که اگر غیر از این بود و دانش آموز تربیت شده در جامعهای پا فرا نهاد که تضادهای تربیتی خود را با واقعیتهای جامعه همسو و یکسان نیافت؛ بر اساس این پارادوکس شخصیتی دوگانه یافته و آن را به نسل پس از خود نیز انتقال خواهد داد.
آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر این دانش آموزی که در مدرسه متفکر پرورش یافت و زمانی که جامعه در انتظار دریافت سرمایهگذاری این تفکر است با مدیران و مسئولین غیر متفکر که بر اساس رانت و رابطه در جایگاهی به ناحق نشستهاند و آنگاه بر گرده این اندیشمند سوار شوند همین افراد ترک میهن نکنند؟
آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر دانش آموزی پرسشگر تربیت شد و خدایی ناخواسته! دست تقدیر او را روزنامهنگار کرد به دلیل پرسشگری رسانهاش توقیف نشود و بیکار و یا اگر «میزان الحراره» پرسشگریاش کمی بالا رفت زندان جایگاهش نباشد؟
آقای روحانی! تضمین شما چیست که اگر این دانش آموزی که نقاد تربیت شد و خدای ناکرده شد عکاس مطبوعاتی و به چند عکس تهیه شده توسط مدیر فلان اداره انتقاد کرد به دلیل انتقاد ناپذیری مدیر و شکایت او به شلاق محکوم نشود؟
پرسشهای دیگری هم هست که بماند.
در نهایت خرسندم که پرسشهای شما بسیار خردمندانهتر از پرسشهایی فضایی 8 سال گذشته است.
تا
هنگام
که
برداشت
می
کنم؛
فکر (گمان)
من
کاملترین
،
سخنم
شیواترین
،
تحصیلاتم
بالاترین
،
رفتارم بی نقصترین
( بی
کمبود
ترین)
،
مدیریتم علمیترین
(دانشی
ترین)
، ایدههایم
(آرمان
هایم)
ناب
ترین
،
اخلاقم
مودبانه
ترین
، تجربههایم (
آزمون
هایم)
پر
ارزش
ترین
،
شخصیتم
برترین
و
خردمندترین
تن
هستم!
همچنان
یک
آدم
بیخرد
خودخواه
بیمارم
که
راه
پیشرفت
و
برتری
را
در
همه
زمینه
ها
بر
روی
خود
بسته
ام.
چون تیر سخن راست کن آنگاه بگویش --- بیهوده مگو چوب مپرتاب ز پهنا (ناصر خسرو)