گفتمان ارتباطات

و پدر ارتباط برقرار کرد، گندم خورد

گفتمان ارتباطات

و پدر ارتباط برقرار کرد، گندم خورد

به نام خداوندی که قلم و آنچه می‌نگارد را حرمت بخشید

در این فضا سعی بر آن دارم در حوزه ارتباطات و شاخه‌های مرتبط آن
و گاهی
نوشته های شخصی مطالبی را بنویسم و منابعی را ارائه دهم.

* استفاده از مطالب با نام افراد دیگر پسندیده نیست!

پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد» ثبت شده است

عمد پروردگار تا سال 1400

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۴۱ ق.ظ

سوم اردیبهشت 1393 خبری انتشار پیدا کرد که حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان (متولد 1344 تهران) در جریان سلسله سخنرانی‌های خود در دانشگاه امام صادق (ع) با سوالات اعتراضی برخی از دانشجویان این دانشگاه مواجه شد.

به گزارش ایسنا به نقل از سایت پارسینه، برخی دانشجویان از پناهیان درباره اتومبیل گران‌قیمت و دلیل استفاده او از این اتومبیل شیک و گران سوال کردند که وی در جواب گفته بود: بچه حزب‌اللهی باید پولدار باشد. اگر پول ندارید، عرضه ندارید! باید عرضه داشته باشید!

پس از آن یادداشتی نوشتم با عنوان «ما بی‌عرضه‌ایم» (لینک) که در آن پرسش‌های از ایشان کردم. چند روز پیش ویدئویی (لینک) با تیتر: فیلم/پناهیان: خدا عمدا به شما پول نمی‌دهد. در سایت مشرق منتشر شد.

آنچه کارشناسان علم اقتصاد می‌گویند این است که پول نداشتن نشانه نداشتن فعالیت، تولید و کار است و عامل‌های بسیاری در بیکاری و فاصله گرفتن کشور از تولید نقش دارد که بحث این نوشته نیست. اما آیا می‌توان بیکاری و علت‌های آن، تحریم‌ها و پیامدهایش، رانت‌خواری‌ها و سوء استفاده‌ها و نابودی اموال بیت‌المال، فساد مالی و اداری و اختلاس، چندین هزار میلیارد بدهی تنها در صنعت برق که میراث دولت قبل بود و صدها عنوان دیگر که اقتصاد و تولید این مملکت را نابود کرد که نتیجه آن بیکاری بالای 40 درصدی زنان جوان و سونامی 5 میلیون بیکار تحصیلکرده را تا چند سال آینده به این جامعه تحمیل خواهد کرد را عمد پرودگار بدانیم.

به گزارش بانک مرکزی در سال ۱۳۹۰، ۸۰۰٬۰۰۰ فرصت شغلی از دست رفته که معادل ۱۸ میلیارد دلار تولید بوده‌است. در سال ۱۳۹۳ درصد خانواده‌های بدون فرد شاغل به ۲۴٪ رسید که از این میان ۵۷ درصد یک نفر شاغل، ۱۵٫۵٪ دو نفر شاغل و ۳٫۵ دارای سه نفر شاغل و بیشتر بوده‌اند.

جدول رشد اقتصادی ایران از نگاه مرکز آمار در زیر آمده است. نرخ بیکاری در سال 1400 به 18.3 خواهد رسید که برابر با 5.7 میلیون نفر است. هر چند جای بحث است که تعریف شاغل در این آمار با تعریف آکادمیک و علمی فاصله دارد!


بیکاری برابر با بی‌پولی است و بیکاری و بی‌پولی سرآغاز ایجاد بحران‌های اجتماعی.

جناب آقای پناهیان! چطور تا اردیبهشت می‌گفتید: اگر پول ندارید، عرضه ندارید. اما امروز بی‌پولی جوانان شد قصد و عمد پروردگار؟ و همین عمد هم روند افزایشی دارد تا سال 1400؟ آیا پروردگار به شما عمدا پول داده و به سایرین عمدا نداده؟

خداوند برای خرد، علم، تولید، فعالیت، تلاش چه جایگاهی مشخص فرموده است؟ و برای اختلاس‌های میلیاردی و سوء مدیریت که اقتصاد را نابود کند و زندگی‌های بسیاری با مشکل روبرو شود چه فرموده است؟ احادیث در مورد فقر چه می‌گوید؟

حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در سخنرانی خود در مراسم 14 خرداد گفته بودند: « در نگاه امام راحل فقر محترم نیست، فقرا محترم هستند».

پسندیده آن است که عملکرد چند سال گذشته را که جامعه را به سمت فقر کشانید به حساب خداوند نگذاریم. یا باید بپذیریم که قوه قضائیه در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون و شریعت عمل می‌کند یا خیر. اگر نمی‌پذیریم که بحثش جداست و زمانی که پذیرفتیم باید قبول کنیم که احکام صادره هم به خصوص برای پرونده‌های سنگین که بسیار حساس است نیز دقیق، قانونی و شرعی است. زمانی که معاون اول رئیس جمهورس سابق محکوم به حبس و جزای نقدی به جرم اختلاس می‌شود و چندین تن از مدیران میانی 8 سال گذشته توسط وزارت اطلاعات با جرم‌های مالی دستگیر می‌شوند و هر روزه شاهد اعلام فساد و اختلاس و نابودی سرمایه‌های این سرزمین را می‌شنویم. سوء مدیریتی‌هایی که اقتصاد و تولید را به سرطان مبتلا کرد که نتیجه آن بیکاری و وابستگی به نفت را برای مردمان شریف این سرزمین به همراه دارد و در نهایت کمبودهای اقتصادی و بی‌پولی؛ چرا این مشکلات را ناشی از عمد خداوند بدانیم؟

ما بی‌عرضه‌ایم!

پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۰۳ ب.ظ

دارایی ثروت و به طور کلی ثروتمند بودن مذموم نیست و هر فردی ثروت را در حوزه‌ای خاص تعریف می‌کند. افرادی که از نظر علم و دانش ثروتمندند و دیگرانی که از جنبه اخلاق دارایی کلانی دارند و ثروتمندان حوزه دین. ثروتمندان گفتار و بیان، زیبایی چهره، مردم‌داری، ادب، خانواده دوستی، صداقت، پاکدامنی و هزاران ثروت دیگر و چه بسیار که تنها ثروت را در دارا بودن حسابهای بانکی کلان و خانه و ویلاهای آنچنانی و کارخانه و شرکت و ماشین‌های میلیاردی می‌دانند.

همه این ثروت‌ها در جای خود مفید و صاحبان آن درخور تحصین. اما چگونگی کسب این ثروت و چگونگی مصرف آن است که در نمودار ارزش‌های انسانی مهم و البته در حال فراموشی است. اینکه برای کسب ثروت پا بر روی انسانیت، اخلاق و دین گذاشت این ثروت، ثروتی واقعی نیست. اینکه ثروت را در کجا و در چه راهی صرف کرد از اهمیتی خاصی برخوردار است.

اینکه فرد ثروت مالی خود را از طریق: دزدی، خیانت، رشوه، فروش مواد مخدر، کلاهبرداری و شیوه‌های اینچنینی به دست آورد و در مسیر ضد انسانی، ضد اخلاقی و ضد دینی صرف کند؛ شیوه کسب آن و صرف آن بسیار ناپسند است. اما کسب مال و ثروت از طریق فعالیت‌های اقتصادی مفید و کاربردی باعث رشد فرد، خانواده و در نهایت جامعه می‌شود.

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در سخنانی که اگر صحت داشته باشد عنوان کرده:

بچه حزب‌اللهی باید پولدار باشد. اگر پول ندارید، عرضه ندارید! باید عرضه داشته باشید! (لینک)

حاج آقا مسئلتون!

اینکه جنابعالی پولدار شدن را مختص حزب‌الهی‌ها دانسته‌اید بماند چرا که خداوند حتی به آدم کشان و جانیان و دشمنان دین و قرآن و مخالفان خود خداوند هم روزی می‌دهد و خدا رو شکر که ما خدا نیستیم که اگر بودیم دخل همه آمده بود.

و بماند اینکه خود را در این دایره قرار داده‌اید و دیگرانی که مانند شما فکر نمی‌کنند را خارج از حوزه حزب‌الهی.(دوستان حوزه ارتباطات بحث تحلیل گفتمان را به خوبی می‌دانند.)

اینکه پول و ثروت داریم یا نداریم بحثی اقتصادی است و در حوزه تخصص اقتصاددانان. پول نتیجه فعالیت اقتصادی است؛ در کجای اقتصاد کنونی ما فعالیت اقتصادی رشد داشته که بتوان در آن زمینه سرمایه‌گذاری کرد؟ سرمایه‌گذاری نیاز به سرمایه دارد؛ جوان فوق لیسانس و دکترای این مملکت پس از تحصیلات خود چه سرمایه اقتصادی دارد که بتواند آن را از طریق اصولی افزایش دهد؟ بسیار خب! سرمایه ندارد به شغلی ورود کند.

کدام شغل؟ در کجا؟ با چه میزان درآمد ماهانه و چه میزان خرج ماهانه؟

به کشورهای غربی اشاره نمی‌کنم(چون از دیدگاه برخی آنها همه حرام‌خور، ربا خور، تن‌پرور، جاسوس و استعمارگر هستند!) بهتر است به همین کشور مالزی بپردازیم که پیش از انقلاب کشورشان هزینه خرید ملک برای سفارتخانه را نداشتند و ملک سفارت هدیه‌ای بود به دولت مالزی.

در این کشور اسلامی اگر شما در یک روز مثلا مبلغ 50 هزار رینگیت مالزی به حساب خود واریز کنید فردا پلیس جلوی در خانه شما حضور دارد. سوال: این پولی که دیروز به حساب خود واریز کردید از کجا آوردید؟

جواب: کار کردم

سوال: کار شما چیست؟

جواب: کارمند فلان اداره، شرکت، موسسه و غیره هستم

کارمندی که در ماه مبلغ معینی درآمد دارد کسب مبلغ بالایی در روز نشانی از دزدی، رشوه، پولشویی و تجارت کثیف است. مگر اینکه قانون مشخص کند برای مثال فروشندگان اتومبیل یا مشاوران املاک و مستغلات و شغل‌های اینچنینی که ورود و خروج پول در شغل آنها تا حدی مشخص است.

در کجای این مملکت اسلامی واریز پول به صورت میلیونی و میلیاردی مستلزم سوال است که از کجا آوردی؟ دانشجویی که تا چند سال پیش در یکی از شهرستانهای ایران بوده و در زمان دانشجویی در تهران در خوابگاه زندگی می‌کرده و اکنون به یمن ارتباط با افراد از ما بهتران! دارای شغل کارمندی شده؛ چگونه است طی مدت 5 سال در یکی از بهترین نقاط تهران صاحب آپارتمان شده؟

کار کرده؟ با حقوق کارمندی ماهی 600 هزار تومان؟ به نظر شما ایشان عرضه داشته؟

حاج آقا می‌شود لطف کنید برای ما که درک و شعور نداریم تعریف کنید: عرضه یعنی چه؟ چگونه می‌توان پولدار شد؟ با مدرک تخصصی فوق لیسانس و دکترا در کجا می‌توان شغل یافت؟ هیات علمی دانشگاهی که با نامه و سفارش فلان مدیر حذب نیرو می‌کند جایی برای سایرین هست؟

حاج آقا اطلاع دارید یافتن شغل شرافتمندانه با حداقل حقوق تبدیل به آرزوی بسیاری از جوانان شده؟ تا بحال دیده یا شنیده‌اید فرزند یکی از مدیران درجه دوم و سوم این مملکت در بر در دنبال کار بگردد؟

حاج آقا اطلاع دارید چه تعداد از جوانان این مملکت برای یافتن شغل در دریای‌های استرالیا غرق شدند؟ چه تعداد نخبگانی که پس از رفتارهای کوته‌بین و ناامیدی از داشتن یک زندگی متوسط مهاجرت کردند؟

اگر عرضه برای کسب مال و ثروت به معنای زیرپا گذاشتن چیزهایی است که به آن اعتقاد داریم، ما بی‌عرضه‌ایم.

اگر عرضه داشتن به معنای حرام‌خوری است، ما بی‌عرضه‌ایم.

اگر عرضه به مفهوم نادیده گرفتن حق و ناحق است، ما بی‌عرضه‌ایم.

اما....

اگر عرضه به معنای فعالیت اقتصادی مفید و شغل و افزایش سطح زندگی است؛ بفرمایید چگونه و کجا؟

طی 8 سال اقتصاد این مملکت به فنا رفت حالا دم از بی‌عرضه بودن ما می‌زنید؟ همان بهتر که این عرضه‌ها را شهرام جزایری‌ها و بابک زنجانی‌ها و خاوری‌ها داشتند.

جملات پایانی بدون شرح:

حضرت عیسی‌بن مریم (ع) فرمود: در مال سه ضرر نهفته است اول آنکه از غیر حلال کسب شود.

گفته شد: اگر از حلال بدست آید چه ضرری دارد؟ فرمود: اینکه در غیر حق مصرف شود.

گفته شد: اگر کسی در حق مصرف کند چه زیانی دارد؟ فرمود: حفظ و اصلاح آن صاحبش را از خدا غافل می‌کند.


مهاتما گاندی: هفت چیز بسیار خطرناک است:

1) ثروت، بدون زحمت

2) لذت، بدون وجدان

3) دانش، بدون شخصیت

4) تجارت، بدون اخلاق

5) علم، بدون انسانیت

6) عبادت، بدون ایثار

7) سیاست، بدون شرافت


و مانند همیشه سخنی از مولانا:
این سرا و باغ تو،زندان توست   ملک و مال تو بلای جان توست

«خود متخصص انگاری» در ایران

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۳۶ ب.ظ

تکنولوژی با تمام مزایای که برای پیشرفت و آسایش زندگی بشر دارد هزینه‌ای را از ما گرفته و آن چیزی نیست جز «آرامش». تکنولوژی برای رفاه و آسایش ابزاری را در اختیار ما قرار می‌دهد که ناآگاهی از شیوه صحیح آن و دوری از فرهنگ استفاده از تکنولوژی هزینه‌های دیگری را بر ما متحمل می‌کند. تنبلی، تکبر، غرور، حسادت و بسیاری موارد دیگر و در نهایت «خود متخصص انگاری»!

متاسفانه و شاید کلمه مناسب‌تر آن بدبختانه در ایران کنونی ما هستند تعداد بیشماری که به واسطه ابزار؛ متخصص آن رشته هستند و به یمن بمباران اطلاعاتی رسانه‌ها و تعداد بیشمار رشته‌های گوناگون این تخصص روزانه و بلکه در مدت چند ساعت شما را به یکی از متخصصین و شاید صاحب‌نظران تبدیل کند.

افرادی که (به صورت پیش‌فرض The default) روزنامه‌نگار هستند، چرا که دارای وبلاگی بوده و این وبلاگ سند روزنامه‌نگاری آنهاست و در دوران راهنمایی هم خوب انشاء می‌نوشتند!

با خواندن کتاب «دانشنامه سیاسی» داریوش آشوری خود را صاحب‌نظر در حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل می‌دانند و با چند بار تماشای برنامه «معرفت» دکتر دینانی یکی از فیلسوفان شرق می‌شوند! البته دانستن چند نام فیلسوف غربی نیز کم شایانی می‌کند که اهمیت جایگاه خود را بالاتر ببرند.

فردای تماشای برنامه 90 بدون استثنا همگی منتقد فوتبال و ورزش می‌شوند. در حوزه سلامت نیز چون از کودکی به آنها «دکتر» گفته‌اند در ذات پزشکان متخصصی هستند که تفاوتشان با پزشکان تحصیلکرده در نداشتن مطب است.

سیاست که جزئی از خون و پوست ماست، در اقتصاد کلان، خرد و بین‌الملل صاحب نظر نباشیم، کارشناس هستیم. و با خواندن چند سایت خبری منبع اخبار ایران و جهانیم.

با خواندن کتابی از صادق هدایت یک روزه روشنفکر می‌شویم و اگر هم وقت ندارید و یا حوصله؛ اگر گذرتان به پاریس و قبرستان پر-لاشز افتاد تنها یک عکس کنار قبر صادق هدایت بگیرید کافی است که در زمره روشنفکران قرار داشته باشید.

با خرید یک لپ‌تاپ؛ اینترنت و سیستم عامل خوارکمان است و با نرم افزار «هویج» یه هکر جهانی هستیم! و امنیت سایبری را اصلا ما به جهان ارائه کردیم.

در حوزه عکاسی و فیلم‌برداری هم که دوربین‌های خوبی وجود دارد که همه ما را تشویق به شرکت در مسابقات نشنال جئوگرافیک می‌کند اما وقتمان پر است.( خدا شاهده.....)

با نصب نرم افزار Endnote متخصص مقاله های ISI می‌شویم و با SPSS حرفی در آمار داریم. با فتوشاپ هم یک طراح حرفه‌ای هستیم. البته با نرم‌افزارهای طراحی سایت هم سایت خودمان و دوستانمان را طراحی می‌کنیم.

مشکلات نرم‌فزاری و سخت افزاری موبایل و کامپیوتر و سایر وسایل الکترونیک را در کمتر از ساعتی حل و فصل می‌کنیم.

در حوزه مسایل هسته‌ای گفته‌ها و سخنان ما در و گهری است که باید بیاند و تند تند جمع کنند که خدای نکرده حرفهایمان شهید نشود.

در مسایل: فرهنگ، هنر، آلودگی هوا، ترافیک، خودرو، مبارزه با مواد مخدر، هوا فضا، فیزیک، شیمی، ادبیات، تاریخ، جامعه‌شناسی، روانشناسی، علوم ارتباطات و رسانه، حقوق، معارف، سد سازی، علوم غریبه، تحولات جهان، کلیه مسایل تئوریک، احزاب، خانه‌داری، آشپزی، کیهان‌شناسی و تمام حوزه‌هایی که انسان نیازمند به متخصصین است همه را یکجا ما داریم.


اما اینکه چرا وضعیت اقتصاد، فرهنگ، سیاست، احزاب، جرم و فساد در جامعه، آمار ازدواج و طلاق، رشد بیکاری، کاهش آستانه تحمل افراد، وضعیت سلامت، افسردگی، مهاجرت از ایران و غیره و غیره در این سطح نابسامان است و اینکه حوصله خواندن یک مطلب بلند را نداریم و عادتمان شده «توئیت» کردن، بیشترین کشته را در حوادث رانندگی جهان دارا هستیم، مقاله‌های علمی ما شده کپی پیست و رتبه اول مصرف تریاک جهان داریم حتما و حتما کار، کار دشمن است و بس. و کار، کار جاسوسان آمریکا و مزدوران آفریقا است.

جان کلام این نوشته در شعری از مولانا:


هر اندیشه که می پوشی درون خلوت سینه
نشان رنگ اندیشه ز دل پیداست بر سیما